ویلای مسکونی «انارستان پدربزرگ اثر پدرام جعفربیگی » با انارستانی در کنار و پنج اصله «سرو» به نام پنج فرزند پدربزرگ ، در حیاط اندرونی ، در بخش سردسیر شهرستان تفت ، به صورت خانه – باغ و در یکی از ۱۷ محله قدیمی شهرستان به نام « برالسویه » که در گویش محلی برسه (Borasseh) معروف است ، طراحی و اجرا شده است.
این خانه مکانی برای آخر هفته و در واقع خانه دوم برای گردهمایی خانواده بزرگ «دهقانی» محسوب میگردد.
پژواک طبیعت خوش و زیبای این باغشهر در معماری این پروژه جهت تجربه این منظر شهری در زندگی روزمره ، سعی در خلق فضاهای بینابینی جهت کمرنگ کردن مرز درون و بیرون و نیز توسعه انارستان همراه با ایجاد فضاها و امکانات جهت تجربه فعالیتهای کاشت و برداشت توسط ساکنین ، از اهداف اولیه طراح بوده است.
مسیر طراحی
مسیر طراحی – چالشهای اصلی در روند طرح و اجرای این پروژه ، در مرحله اول شناخت دقیق شیوه زیست و نحوه استفاده ساکنین آتی از این بنا (کیفیت و کمیت گردهماییها و چگونگی معاشرت جنسیت ها و سنین مختلف افراد خانواده و فعالیتهای معمول آخر هفته آنها) و در مرحله دوم ویرایش و آماده سازی سازه ای از پیش ساخته شده بود که بتواند با معماری هماهنگ با زیست – بوم منطقه و فضاهای متناسب ، جوابگوی نیازهای چالش اول باشد.
با این بینش مشخص بود که یافتن راه حلهای طراحی و فنی برای طیف گسترده ای از مسایل مورد نیاز است.لذا ضمن توجه به چالشهای پیش گفته،بررسی معماری و مصالح بومی و تاثیر این ساخت و ساز بر پیکربندی جدید محل و شکل دهی عناصر بیرونی بنا جهت ارتباط موثر با محور پیاده محله و نیز سایر مسایل محیطی در دستور کار قرار گرفت ، به نحوی که اصرار بر یافتن جوابهایی هر چه دقیق تر باعث شد که در طول زمان طراحی و اجرا تا لحظه تحویل کار، نقشه های اجرایی و کارگاهی بیش از ۱۲۸ بار مورد بازبینی و تغییر قرار گیرد. این تعداد تغییرات تنها به واسطه ی گروه معماری صورت نگرفت ، از بهره برداران در سنین مختلف تا گروه پیمانکاران و جلسات هفتگی همه در این تغییر مشارکت داشتند.
.
با تحلیل شیوه ساخت خانه های سنتی و تاریخی یزد و تفت ، این نتیجه حاصل شد که بر خلاف معماری امروز ، که ساختار و سازه بنا را پنهان و با لایه های مختلف تزیینات اغلب نه چندان منطقی و دلچسب می پوشاند ، زیبایی ناب خانه های سنتی این منطقه ناشی از یکپارچگی سازه با کالبد و نمای درونی و بیرونی بناست که تنها با اندودی از جنس همان سازه صیقل یافته و در نهایت با معماری اندیشیده ، جوابگوی نیازهای ساکنین خانه و نیز در ارتباطی منطقی و پویا با ساختمانها و فضاهای دیگر محله می باشد.
.
نمونه عالی این نگاه را می توان در معماری دوران سلجوقی یافت که پیوستگی زبره و نما و ساختار یکپارچه سازه و نما ، نمونه ای زیبا از این معماری ماندگار است.
در مرحله بررسی الگوهای معماری منطقه روشن شد که به علت همجواری خانه ها و انارستانها که شکل دهنده اقتصاد خانواده سنتی بر اساس برداشت محصول باغات بوده ، الگوی خانه-باغ در این منطقه رواج بیشتری دارد.(الگویی که در شهرهای یزد و کاشان کمتر دیده می شود.)لذا انتخاب این الگو و سعی در کشف زبانی برای توسعه آن مد نظر قرار گرفت.
.
پس از مطالعات و بررسی های پیش گفته و در شروع کار طراحی ، موقعیت خاص زمین پروژه که در شیبی به سمت جنوب با منظری سبز از انارستانهای پایین دست و بدون آلودگی معماری قرار داشت ، اهمیت توجه به فضاهای باز و جمعی را نشان می داد.از آنجایی که زندگی در فضای باز از الگوهای رفتاری در خانه هایی با حیاط مرکزی و خانه-باغها بوده که به این ترتیب تغییر فصول در فضای زیستی خانه ها ادراک می شده ، لذا طراحی خانه از جانمایی فضاهای جمعی در بیرون و جبهه جنوبی زمین شروع شد و در امتدادآن فضاهای نیمه باز و در نهایت فضاهای داخلی و بسته در ارتباط با یکدیگر و در جبهه شمالی شکل گرفت. تجربه زیست در فضای بیرونی سبب در نظر گرفتن عمارت تابستانی و عملکردهای وابسته با آن شد، محور آب پیوند دهنده دو عمارت اصلی در این باغ است. هندسه راست گوشه استخر به واسطه یادآور پدربزرگ، درختی شاهتوت که توسط او در حدود ۲۰ سال پیش کاشته شده بود، تغییر میکند. وجود پرده آب، پاشویه و پلی در وسط آن امکان ایجاد فضای روبدادی را تشدید می بخشد.
خواست پیوستگی فضای بیرون با درون و درون با درون ایجاب میکرد قسمتی از سقف نهایی و سقف همکف در مرکز سازه ی موجود برداشته شود تا با گشودگی (void) ایجاد شده ارتباط فضایی و پیوستگی دید در طبقات تامین گردد.این برداشت سازه سبب معلق ماندن بهارخواب طبقه اول به مانند پلی در فضاهای بیرونی شد و این گشودگی نیز در مرکز فضاهای جمعی داخلی سبب جدایی بخش شرقی از بخش غربی بنا شد که با ایجاد پلی در مرکز این گشودگی امکان تجربه ای متفاوت در دسترسی به اتاق پدربزرگ فراهم گردید. ارتباط این گشودگی ها دیواریست آجری در جهت باد اصفهان (شمال غربی) که از بیرون بنا شروع و تا معماری داخلی بنا امتداد می یابد.
فضاهای جمعی و بهارخوابها همگی در مناسب ترین مکانها از لحاظ دید منظر شهری و طبیعی قرار گرفته و فضاهای خواب که کمترین استفاده را در خانه های آخر هفته دارند در جبهه شمالی جانمایی شدند.
.
لذا می توان گفت در خانه های آخر هفته یا خانه دوم (secend house) که عموما محلی برای گردهمایی های فامیلی فراهم می آورد تفکیک فضایی به مانند ساکنین خانه اول در فضاهای جمعی وجود ندارد ، فضایی به نام پذیرایی و نشیمن با عرصه بندی عمومی و خصوصی وجود ندارد ، تمام فضاها در گرو استفاده همه است از این جهت سعی در ایجاد مکان های رویدادی در هر نقطه ای از این خانه شده است چه در معماری داخلی،چه در معماری خارجی.
پلان همکف و حیاط انارستان پدربزرگ اثر پدرام جعفربیگی
عناصر سازه در نما ضمن نمایش جنبه ی باربری خود با اندود نازکی از سیمان سفید پوشیده شد در حالیکه جهت ایجاد حال و هوایی بومی ، در فضای نیمه باز بهارخوابها از نمای آجری استفاده گردید و جهت ایجاد حس پیوستگی بیشتر فضای بیرون و درون ، این پوسته آجری بر روی کف حیاط تا دیوار عمارت تابستانی امتداد یافت.
منبع تصاویر: دانشنامه هنر معماری
شبکه های اجتماعی سایت مسابقات معماری و شهرسازی